”برای گواهی از نام من برگزیده شده اند”

توسّط ارشد دیوید  آ. بدنار

از گروه دوازده رسولان

بسیار عالیست که مردان مسنّ با بلوغ روحانیّت و قضاوت در مسئولیت های رهبری ارشد کلیسای باز آورده شدۀ عیسی مسیح خدمت میکنند.

در سال ١٩٩٦ رئیس گوردن  بی. هینکلی در برنامۀ اخبار تلویزیون ملّی ٦٠ دقیقه ظاهر شد. مایک والاس، خبر نگار با تجربه و مصمّم، با رئیس هینکلی درباره مسائل مهمّی مصاحبه کرد.

نزدیک پایان مصاحبه آقای والاس ذکر کرد، ”کسانی هستند که میگویند، ‘این یک حکومت سالخوردگان است. این کلیسائی است که توسّط مردان پیر اداره میشود.’”

رئیس هینکلی با روئی بشّاش و بدون وقفه پاسخ داد، ”آیا فوق العاده نیست که مردی عاقل در راٌس باشد، مردی که قضاوتش تحت تأثیر باد هر اصولی قرار نمیگیرد؟” (در آوریل  ٧، ١٩٩٦ پخش شد).

هدف من این است توضیح دهم که واقعاً چقدر عالیست که مردان مسنّ با بلوغ روحانیّت و قضاوت در مسئولیت های رهبری ارشد کلیسای باز آورده شدۀ عیسی مسیح خدمت میکنند—و چرا ما باید ”شنیده و گوش فرا دهیم” ( موصایا ٩:٢) به تعلیمات این مردانی که خداوند ”برگزیده تا نام [او] … را در میان تمام ملتّها، اقوام، زبانها، و مردم گواهی دهند” (اصول و پیمانها ١:١١٢)

من دعا میکنم که بتوانیم توسّط روح القدُس راهنمائی شویم وقتی که با هم این موضوع مهم را در نظر میگیریم.

درسی از دوران زندگی

من با یک دید مشخصّی در بارۀ این موضوع صحبت میکنم. به مدّت ١١ سال گذشته، من از نظر سنّی جوانترین عضو گروه دوازده رسولان بوده ام. در مدّت خدمتم، عمر متوسّط مردانی که در ریاست اوّل و گروه دوازده رسولان خدمت کرده اند ٧٧ سال بوده است—مسنّ ترین عمر متوسّط رسولان در طی بازه های ١١ سالۀ این زمانه.

من توسّط تجربه های جمعی رسولانه، مذهبی، شخصی، و تخصّصی و بینش اعضای گروه که با آنها خدمت میکنم مورد برکت قرار گرفته ام. نمونه ای از رابطه ام با ارشد رابرت  دی. هیلز چنین موقعیّت های فوق العاده را که باید یاد گرفته و با این رهبران خدمت کنم نشان می دهد.

چندین سال پیش بعد از ظهر یکشنبه ای را در خانۀ ارشد هیلز هنگامی که از بیماری شدیدی بهبود میافت گذراندم. ما در بارۀ خانواده، مسؤليت های گروه، و تجربه های مهم صحبت کردیم.

در یک لحظه از ارشد هیلز پرسیدم،”شما بعنوان شوهر، پدر، ورزشکار، خلبان، مدیر کار، و رهبر کلیسا موفّق بوده اید. با پیری و از نظر جسمی محدود شدن چه درسهائی یاد گرفته اید؟”

ارشد هیلز لحظه ای سکوت کرد و جواب داد، ”وقتی که نمیتوانی کارهائی را که همیشه کرده ای، انجام بدهی، سپس فقط کارهائی را که اهمیّت دارند انجام میدهی.”

من از پاسخ ساده و جامع او تحت تأثیر قرار گرفتم. رسول همکار محبوب من درسی ازتجربۀ دوران زندگی بمن یاد داد—درسی که توسّط آزمون سخت رنج جسمی و جستجوی روحانی فرا گرفته شده بود.

محدودیّت و ضعفهای انسانی

محدودیّت هائی که نتیجۀ پیشرفت سن هستند در واقع میتوانند سرچشمه ای برای آموزش وبصیرت روحانی باشند. همان عواملی که خیلی ها فکر میکنند مؤثّر بودنشان را محدود میکند میتواند به والاترین توانشان تبدیل شود. محدودیّت های جسمانی میتوانند بینش را بسط دهند. قدرت محدود میتواند اولویتها را روشن کند. ناتوانی در انجام بسیاری از کارها میتواند باعث توجّه به چیزهائی که مهمترین ارزش را دارند بشود.

بعضی ها پیشنهاد کرده اند رهبرانی جوانتر، و نیرومند تر در کلیسا لازم است تا بطور مؤثّرتری بتوانند چالشهای جدّی دنیای مدرن را مورد ملاحظه قرار دهند. امّا خداوند برای بدست آوردن اهدافش از آئین و فلسفه های جدید رهبری استفاده نمیکند (مراجعه کنید اشعیاء ٩–۸:۵۵). ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که رئیس و سایر رهبران ارشد کلیسا همیشه مردانی مسن و مجرّب روحانی خواهند بود.

برای آمادگی و غلبه بر ضعف های انسانی خداوند الگوی اداره کردن توسط شورا ها را در کلیسایش آموزش داده است. جالب اینست که، محدودیّت جسمانی این مردان در واقع تأئید می کند که الهام های خدائی به آنها و از طریق آنها میایند. حقیقتاً، این مردان با نبوّت از طرف خدا فرا خوانده شده اند.(مراجعه کنید ارکان دین ۵:١).

الگوئی برای آمادگی

من در برادرانم حدّ اقل بخشی از هدف خداوند راکه مردانی مسن که عاقل و قدرت تشخیص دارند در خدمت رهبران ارشد کلیسا ملاحظه کرده ام. این مردان از خداوند که نمایندۀ او هستند، به او خدمت کرده و عشق میورزند، یک دوران طولانی آموزش خصوصی گرقته اند. آنها یاد گرفته اند که زبان الهی روح القدُس و الگوی خداوند را برای دریافت الهام درک کنند. این مردان معمولی عالیترین مرحلۀ پیشرفت را سپری کرده اند که دیدشان را تیز، و بسیرتشان را آگاه، و عشق به مردم در هر مملکتی و در هر شرایطی را بوجود آورده ،و واقعیّت باز سازی را تأیید کرده است.

من مکرراً شاهد بوده ام که چگونه برادرانم علیرغم کشمکش با مشکلات جدّی جسمانی با پشتکاری مسؤلیّت های خود را انجام داده و ارج نهادند. این مردان از مشکلات معاف نیستند. بلکه، آنها مورد برکت قرار گرفته و قوّت میگیرند که سرسختانه پیش روند هنگامی که با سختی ها زجر می کشند.

در خدمت با این نمایندگان خداوند، من به این نتیجه رسیده ام که بزرگترین آرزوی آنها اینست که خواست خداوند و پسر محبوبش را تشخیص داده و انجام دهند. در مشاورت با برادرانم، الهام دریافت شده و تصمیم های گرفته شده در درجۀ روشنائی و حقیقت ماورای هوش، استدلال، و تجربۀ انسانی است. وقتی با اتّحاد روی مشکلات پیچیده کار میکنیم، قدرت جمعی ما در درک مسئله با قدرت روح القدُس بطور شگفت انگیزی گسترش داده شده است.

من از توجّه روزانه به شخصیّت فردی، توانائی، و خصوصیّات والای این رهبران، مورد برکت قرار گرفته ام. بعضی ها از مردم از ضعف انسانی این برادران نگران شده و ایمانشان کم میشود. برای من این ضعفها باعث تشویق و پیشرفت ایمانم است.

یک درس دیگر

من تا حالا شاهد شده ام که شش تا از برادرانم رسالت زمینی شان را بپایان رسانده اند و با گذر از مرگ جسمی در دنیای روحانی مسؤلیّت های جدیدی بعهده گرفته اند. رئیس جیمز ئی. فاست، رئیس گوردن بی. هینکلی، ارشد جوزف بی. ورتلین، ارشد ال  تام پری، رئیس بوید کی. پکر، و ارشد ریچارد جی. اسکات.

این مردان بزرگوار ”تمام وجودشان” (عمنی ٢٦:١) را وقف گواهی به نام عیسی مسیح در تمام دنیا کرده اند. عظمت تعلیمات شان بی بهاست.

این خدمتگزاران در آخرین سال های خدمت خود در زندگی فانی تعلیمات روحانی با قدرتی که در طی سال های خدمت اهدائی یاد گرفته اند با ما در میان گذاشته اند. این رهبران حقایق با ارزش عظیمی را مطرح کرده اند در زمانی که تصّور میشود که آنها چیزی برای گفتن ندارند.

تعلیمات نهائی پیامبران بزرگ را در کتاب های مقدّس در نظر بگیرید. برای مثال، نیفای نوشته هایش را با این کلمات به پایان رساند: ”زیرا بدین گونه خداوند مرا فرمان داده است، و من باید اطاعت کنم” (2 نیفای ١۵:٣٣ ).

یقوب در اواخر عمرش چنین تذکّر داد:

”توبه کنید و از دروازۀ تنگ وارد شده و در راهی که باریک است ادامه دهید تا اینکه زندگی جاویدان را بدست آورید.

”آه با خرد باشید؛ چه چیز بیشتری میتوانم بگویم؟” (یقوب ١٢–١١:٦ ).

و مورونای کار آماده کردن الواح را با امید پیش بینی رستاخیز تکمیل کرد: ”من بزودی میروم که در فردوس خدا استراحت کنم، تا روح وجسمم دوباره بهم بپیوندند، و من در آسمان پیروزمندانه پیش آورده شوم، تا شما را در برابر بارگاه دلپذیر یهوۀ بزرگ، داور جاویدان هم زندگان و هم مردگان ببینم” ( مورونای ٣۴:١٠).

شما و من مبارکیم که میتوانیم از تعلیمات و گواهی آخرین پیامبران و رسولان یاد بگیریم. نامهای امروزی نیفای، یعقوب، ومورونای نیست—بلکه رئیس فاست، رئیس هینکلی، ارشد ورتلین، ارشد پری، رئیس پکر، و ارشد اسکات است.

من پیشنهاد نمیکنم که آخرین پیام این مردان محبوب قابل ملاحظه ترین یا مهمترینشان بود. ولیکن، ترکیب آموزشهای روحانی و تجربه های زندگی این رهبران را قادر کرد با اصالت کامل و قدرت زیاد بر حقایق ابدی تاٌکید کنند.

در آخرین کنفرانس اش در آوریل ٢٠٠٧، رئیس فاست اعلام کرد:

”ناجی آرامش گرانبهایش را از طریق کفّاره اش به ما اعطا نموده است، امّا آن تنها زمانی بدست می آید که احساسات منفی عصبانیّت، دلخوری، یا کینه توزی را کنار بگذاریم. …

”بگذارید بیاد داشته باشیم که ما باید ببخشیم تا بخشیده شویم. … با تمام قلب و روحم، من به قدرت شفا بخشی که میتواند توسّط پیروی از مشورت ناجی‘تمام انسانها را ببخشید’ بدست میاید عقیده دارم [اصول و پیمانها ١٠:٦۴ ]” (”قدرت شفا بخشی،” لیاهونا، مه ٢٠٠٧، ٦٩).

پیام رئیس فاست درسی قدرتمند از دوران زندگی یکی از بخشنده ترین مردانی است که من هر گز شناخته ام.

رئیس هینکلی در آخرین کنفرانی عمومی در اکتبر ٢٠٠٧ گواهی داد: ”من تأئید میکنم شهادتم را از فراخوانی پیامبر یوسف اسمیت، از کارهایش، برای حقیقت ابدی که توسّط خونش بعنوان یک شهید شهادتش را مهر و موم کرد. … شما و من با سئوال سخت قبول اولین دیدار روبرو هستیم و آنچه که آنرا دنبال کرد. در واقع این سؤال مبنای اعتبار این کلیسا است. اگر حقیقت دارد و من گواهی میدهم که دارد، سپس کاری که ما در آن شرکت داریم مهمترین کار روی زمین است” (”سنگی که از کوه بریده شده است،” لیاهونا، نوامبر ٢٠٠۷، ۸٦).

گواهی رئیس هینکلی تأیید درسی قدرتمند از دوران زندگی مردی است که من خیلی دوست دارم و میدانم یک پیامبر خدا بود.

ارشد ورتلین آخرین پیام اش را در کنفرانس عمومی اکتبر ٢٠٠۸ داد.

”من هنوز بیاد دارم نصیحت [مادرم] را که یک روز چندین سال پیش هنگامی که در بازی فوتبال تیمم شکست خورد داد: ‘هرچه پیش آید، خوش آید.’

”… اگر با مشقّت بدرستی برخورد شود، میتواند برکتی در زندگیمان باشد. …

”هنگامی که بدنبال خوش خلقی، بینش ابدی هستیم، اصل پاداش را درک میکنیم، و به پدر بهشتی مان نزدیک میشویم، میتوانیم سختیها و چالشها را تا ابد تحمّل کنیم. میتوانیم مثل مادرم بگوئیم ‘هرچه پیش آید، خوش آید’” (”هرچه پیش آید، خوش آید،” لیاهونا، نوامبر ٢٠٠۸، ٢۸).

پیام ارشد ورتلین درسی قدرتمند از دوران زندگی مردی است که من بسیار دوست دارم و کسی که زندگیش موعظه ای زنده از غلبه بر مشکلات توسّط ایمان به عیسی مسیح بود.

ارشد پری همین شش ماه پیش بروی این پودیوم ایستاد. در آن زمان نمی توانستیم تصّور کنیم که آن گواهی آخرین شهادت او در کنفرانس عمومی خواهد بود.

”بگذارید در پایان گواهی بدهم (و بعد از نود سال زندگی من صلاحیّت گفتن این را دارم) که هر چه پیر تر می شوم، بیشتر درک می کنم که خانواده کانون زندگی و کلید شادی ابدی است.

”من از همسرم، فرزندانم، نوه هایم، نتیجه هایم، و … همۀ اعضای دور و نزدیکم که زندگی مرا چنین غنی و حتّی ابدی می سازند سپاسگزارم. از این حقیقت ابدی من گواهی مقدّس و پاینده می دهم” (”چرا ازدواج و خانواده مهم هستند—در همه جای دنیا،” لیاهونا، مه ٢٠٠۵، ۴٢).

پیام ارشد پری درسی با قدرت از یک عمر زندگی مردی است که من بسیار دوست دارم و کسی که از طریق تجربه های زیاد اساس روابط میان خانواده و شادی ابدی را درک کرده بود.

رئیس پکر شش ماه گذشته در کنفرانس عمومی بر برنامۀ خداوند برای شادی ما، بر کفّارۀ ناجی، و خانواده های ابدی تأکید کرد.

”من گواهی می دهم که عیسی مسیح است و پسر خدای زنده. او در رأس این کلیسا قرار دارد. از طریق کفّاره اش و قدرت کشیشی، خانواده هائی که در زمان فانی شروع شده اند می توانند تا ابد با هم باشند. …

”من سپاسگزارم برای … کفّاره ای که می تواند هر لکّه ای را پاک نماید هر چند که مشکل یا طولانی یا هر چند مکرّر باشد. کفّاره دوباره می تواند شما را آزاد بکند که پیشرفت کرده، پاک و شایسته شوید” (”برنامۀ شادمانی،” لیاهونا، مه ٢٠١۵، ٢۸).

پیام آخرین رئیس پکر درسی است از زندگی مردی که من بسیار دوست دارم کسی که با قاطعیت و دائماً اعلام نمود که هدف ”همۀ فعالیّت ها در کلیسا اطمینان یافتن از اینست که مرد و زنی با فرزندانشان در خانه شاد هستند، و برای حال و ابدیّت به هم پیوسته اند” (لیاهونا، مه ٢٠١۵، ٢٦).

ارشد اسکات در آخرین سخنرانی کنفرانس عمومی، در اکتبر ٢٠١۴ اعلام کرد: ”ما دقیقاً به این دنیای فانی آمدیم که با این امتحانات و آزمایشات رُشد کنیم. چالش ها بما کمک می کنند که بیشتر مثل پدر بهشتی مان بشویم، و کفّارۀ عیسی تحمّل این چالشها را ممکن میسازد. من گواهی می دهم چنانکه فعّالانه به سوی او بیائیم، میتوانیم تمام وسوسه ها را، هر دل دردی را، هر چالشی را که روبرو می شویم، تحمّل کنیم” (”پیروی از ایمان را اوّلین کار خود بکنید،” لیاهونا، نوامبر ٢٠١۴، ٩۴).

پیام ارشد اسکات درسی قدرتمند از دوران زندگی مردی است که من خیلی دوست دارم و شاهد محبوب استثنائی نام مسیح در تمام دنیا است (مراجعه کنید اصول و پیمانها ٢٣:١٠۷).

قول و گواهی

ناجی اعلام کرد، ”چه با صدای خود من باشد یا صدای خدمتگزارانم، آن یکسان است” (٣۸:١). به این امید که حقایق جاودانه را که توسّط نمایندگان مجاز خداوند تعلیم داده میشوند بشنویم و پیروی کنیم. با این عمل، قول میدهم که ایمانمان به پدر بهشتی و عیسی مسیح تقویت خواهد شد، و ما راهنمائی و حمایت روحانی برای شرایط و نیازهای ویژۀ خودمان دریافت خواهیم کرد.

من با تمام توانائی روحم، گواهی می دهم که عیسای رستاخیز و زنده تمام اعمال کلیسای باز ساخته و زنده اش را از طریق خدمتگزارانش که برای گواهی از نام او بر گزیده شده اند هدایت میکند. من چنین گواهی میدهم بنام مقدّس عیسی مسیح آمین.