همایش عمومی
هرگز فرصت گواهی دادن از مسیح را از دست ندهید
همایش عمومی آوریل ۲۰۲۳


11:15

هرگز فرصت گواهی دادن از مسیح را از دست ندهید

شادی واقعی متکی به تمایل ما به نزدیک‌تر شدن به مسیح و شاهد بودن‌مان است.

ما پنج سال پیش، در این روز، دستان‌مان را بالا بردیم که پیامبر محبوب‌مان، رئیس راسل اِم. نلسون را به عنوان رئیس کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان ― یعنی یک سخنگو برای این فصل فوق‌العادهٔ رشد و وحی، حمایت و تایید کنیم. از طریق او، ما دعوت‌های بی‌شماری دریافت کردیم و اگر ما منجی، عیسی مسیح را در محور زندگی خود قرار دهیم، به ما برکات پر شکوهی وعده داده شده است.

در سال ۲۰۲۱، در حالی که با همسرم در شهر زیبای کریتیبا، برزیل به عنوان رهبران تبشیری خدمت می‌کردیم، تلفنم در یک ملاقاتی زنگ زد. در تلاش سکوت کردن تلفنم، متوجه شدم که تماس از پدرم بود. به زودی برای پاسخ دادن، جلسه را ترک کردم و گفتم «سلام بابا!»

بر خلاف انتظار، صدای او پر از احساسات بود: «سلام بانی. لازم است که چیزی به تو بگویم. من را با اسکلروز جانبی آمیوتروفیک برشناخت کردند.

ذهنم گیج شد، «صبر کنید! اسکلروز جانبی آمیوتروفیک چه چیزی ست؟»

در این حال پدرم توضیح می‌داد، «ذهنم هوشیار باقی خواهد ماند در حالی که بدنم به آهستگی مسدود می‌گردد.»

احساس کردم که در حالی که با پیامد این خبر دردناک دست و پنجه نرم می‌کردم، دینایم دگرگون شد. اما در آن روز فراموش نکردنی، جملهٔ آخر او یک جای ثابتی در قلب من پیدا کرد. پدر عزیزم با فوریت گفت، «بانی، هرگز فرصت گواهی دادن از مسیح را از دست نده.»

من به اندرز پدرم تعمق و دعای بسیاری کردم. اغلب از خودم پرسیدم که هرگز فرصت گواهی دادن از مسیح را از دست ندادن به چه معناست؟

مانند شما، گاهی در اولین یکشنبهٔ ماه ایستاده‌ام و شهادت از مسیج بیان کرده‌ام. بسیار اوقات در آموزش یک درس از حقایق مژده گواهی بیان کرده‌ام. با شجاعت به عنوان یک مبشر حقیقت و الوهیت مسیح را اعلام و آموزش داده‌ام.

اما تقاضای او بیشتر شخصی به نظر می‌آمد. به نظر می‌آمد که او می‌گفت، «بانی، اجازه نده که دنیا بر تو غالب کند! با پیمان‌هایت با مسیح وفادار باقی بمان. بگرد که برکات او را هر روز تجربه کنی، و قادر باشی که از طریق روح القدس از قدرت حضور او در زندگی خود گواهی بدهی!»

ما در یک دنیای فرو افتاده زندگی می‌کنیم، حواس پرتی‌ها چشمان و قلب‌های ما را به جای اینکه به بالا بکشند، به سوی پایین می‌کشند. بسیار مانند نیفایان در ۳ نیفای ۱۱، ما به عیسی مسیح نیاز داریم. آیا می‌توانید خودتان را در آنجا در میان آن قدر آشوبی و نابودی تصور کنید؟ شنیدن دعوت شخصی سَروَر چگونه می‌تواند باشد؟

«برخیزید و بسوی من آیید که شما بتوانید دست‌هایتان را بر پهلویم بگذارید، و نیز اینکه شما بتوانید اثر میخ‌ها را در دست‌هایم و در پاهایم حس کنید که شما بدانید که من خدای اسرائیل، و خدای تمامی زمین هستم، و برای گناهان جهان کشته شده‌ام.

«و … جمعیت پیش رفتند … یک به یک … و با چشمانشان دیدند و با دست‌هایشان حس کردند، و به درستی دانستند … و [شحصاً] شهادت دادند۱

این نیفایان با اشتیاق پیش رفتند و دست‌هایشان را بر پهلویش گذاشتند و اثر میخ‌ها را در دست‌هایش و پاهایش لمس کردند، تا بتوانند شخصاً شهادت بدهند که این همان مسیح است. به همین ترتیب، بسیاری از کسان وفاداری که امسال در عهد جدید در مورد آنها مطالعه کردیم مشتاقانه منتظر آمدن مسیح بودند. و سپس آنها مزرعه‌هایشان، میز کارهایشان، میز شام‌شان را ترک کردند، به او هجوم کردند، به او فشار آوردند، و با او نشستند. آیا ما مشتاق هستیم که مانند جمعیت در نوشته‌های مقدس برای خودمان شاهد باشیم؟ آیا برکاتی که ما جستجو می‌کنیم کم‌تر نیازمند هستند؟

وقتی که مسیج شخصاً نیفایان را در معبد دیدار کرد، دعوت او این نبود که از دور به او نگاه کنند، بلکه به او دست بزنند تا برای خودشان واقعیت منجیِ بشریت را لمس کنند. چگونه می‌توانیم خودمان را به اندازه‌ای نزدیک بکشیم که یک شهادت شخصی از عیسی مسیح به دست آوریم؟ شاید این بخش چیزی است که پدرم می‌خواست به من بی‌آموزد. گرچه شاید ما نتوانیم همان نزدیکی فیزیکی مانند آن کسانی که با مسیح در زمانِ خدمت این جهان بودند، داشته باشیم، بلکه ما می‌توانیم از طریق روح القدس قدرت او را هر روز تجربه کنیم. تا هر چندی که لازم داشته باشیم.

دختران نوجوان در سراسر دنیا در مورد جویا بودن مسیح و به دست آوردن شهادت شخصی روزانهٔ، به من آموزش‌های بسیاری دادند. اجازه بدهید که خرد دو تا از آنها را با شما در میان بگذارم:

لیوّی همایش عمومی را تمام عمرش تماشا کرده است در واقع، او با خانواده‌اش، هر پنج جلسه‌ها را در خانه تماشا می‌کند. در گذشته، همایش برای او معنی داشت که روی کاغذ نقاشی کند یا گاهی یک چرت غیر عمدی بزند. اما همایش اکتبر اخیر متفاوت بود. آن برایش شخصی شد.

این بار لیوّی تصمیم گرفت که شرکت کننده فعال باشد. او نوتیفایکیشن‌های تلفنش را سکوت کرد و برداش‌هایش را یادداشت کرد. او شگفت انگیز بود از چیزهای بخصوصی که احساس کرد خدا می‌خواست او بشنود و انجام دهد. این تصمیم به طور فوری اثری بر روی زندگی او گذاشت.

فقط چند روز بعد، دوستانی او را به یک فیلم سینمایی نامناسب دعوت کردند. او بیان کرد، «احساس کردم که کلمات و روح همایش دوباره قلبم را پر کردند، و از خودم شنیدم که دعوت آنها را رد کردم.» همچنین او در بخش کلیسا گواهی خود را از منجی در اشتراک گذاشت.

بعد از این حوادث، او گفت، «حیرت آور است که وقتی از خودم گواهی شنیدم که عیسی همان مسیح است، احساس کردم که روح القدس دوباره آن چیز را برای من تأکیید کرد.»

لیوّی در آن همایش تلاش موقتی نکرد که نتیجهٔ موقتی بگیرد، با ذهن و روحش پافشاری کرد، و منجی را پیدا کرد.

و سپس مَدی را داریم. وقتی که خانوادهٔ او رفتن به کلیسا را کنار گذاشتند، مَدی مغشوش شد و نمی‌دانست چه کند. او احساس فقدان چیز مهمی را کرد. پس در سن ۱۳ سالگی مَدی شروع کرد تنهایی به کلیسا برود. با وجود اینکه در کلیسا تنها بودن گاهی سخت و ناراحت کننده بود، او می‌دانست که می‌تواند منجی را در کلیسا پیدا کند و می‌خواست در جایی که او است باشد. او گفت که «در کلیسا، روانم احساس می‌کرد که در خانه بودم.»

مَدی به حقیقتی که خانواده‌اش برای جاودانگی با هم پیوند شده بودند، راسخ باقی ماند. او شروع کرد برادران کوچکش را به کلیسا ببرد و با آنها در خانه نوشته‌های مقدس را مطالعه کند. در نهایت مادرش شروع کرد با آنها متحد شود. مَدی از اشتیاق خدمت تبشیری با مادرش در میان گذاشت و از او پرسید که آیا خود را برای رفتن به معبد آماده می‌کند؟

امروز مَدی در مرکز آموزش مبشران است. او خدمت می‌کند. او شاهد مسیح است. نمونهٔ او کمک کرده هر دوی والدینش را به معبد و دوباره به مسیح هدایت کند.

مانند لیوّی و مَدی، در حالی که ما انتخاب می‌کنیم جویای مسیح باشیم، در موقعیت‌های مختلف روح القدس از او شهادت می‌دهد. این شهادت‌های روح القدس در حالی که ما روزه می‌گیریم، دعا می‌کنیم و به پیش ادامه می‌رویم اتفاق می‌افتند. نزدیکی ما به مسیح از طریق ستایش مرتب در معبد، توبهٔ روزانه، مطالعهٔ نوشته‌های مقدس، حضور داشتن در کلیسا و در مدرسهٔ علوم دینی، تامل بر برکت سرنیایی، دریافت کردن آیین‌ها، و به پیمان‌های مقدس احترام گذاشتن، افزایش می‌یابد. همهٔ این چیزها روح القدس را دعوت می‌کند تا ذهن ما را روشن سازد و حفاظت و آرامش بیشتری می‌آورد. اما آیا ما فرصت‌های مقدسِ گواهی دادن از مسیح را احترام می گذاریم؟

من بارها به معبد رفته‌ام، ولی در حالی که در خانهٔ سروَر ستایش می‌کنم، من را عوض می‌کند. گاهی در حال روزه گرفتن، فقط گرسنگی می‌کشم، اما در اوقات دیگر با هدف با روح القدس سیراب می‌شوم. گاهی دعاهایم را به طور تکراری مِن مِن می‌کنم، ولی همچنین دیدم، که از طریق دعای مشتاقانه، از سروَر اندرز دریافت می‌کنم.

قدرت بیشتری وجود دارد وقتی عادات مقدس را کمتر مانند چک لیست می‌سازیم و بیشتر به عنوان شاهد بودن استفاده می‌کنیم. پروسه به تدریج خواهد بود ولی هر روز رشد می‌کند در حالی که عمداً و هدفمندانه به دنبال تجربیات با مسیح هستیم. در حالی که مداوم تعالیم او را در زندگی خود به کار می‌بریم، گواهی از او به دست می‌آوریم؛ با او و با پدر آسمانی‌مان رابطه می‌سازیم. شروع می‌کنیم مانند آنها شویم.

شیطان چنان صدا ایجاد می‌کند که به سختی می‌شود صدای سروَر را بشنویم. دنیای ما، چالش‌های ما، شرایط ما ساکت‌تر نمی‌شود، اما می‌توانیم و باید با گرسنگی و تشنگی به دنبال چیزهای مسیج باشیم تا با روشنی صدای او را بشنویم.٢ ما می‌خواهیم عادات پیروی و گواهی داشته باشیم که هر روز وابستگی ما را بر منجی متمرکز سازد.

پدرم ۱۱ سال پیش درگذشتند ولی کلماتشان هنوز زنده هستند. «بانی، هرگز فرصت گواهی دادن از مسیح را از دست نده.» شما را دعوت می‌کنم که دعوت او را قبول کنید. به دنبال مسیح در همه جا باشید ― به شما قول می‌دهم که او آنجا است.٣ شادی حقیقی مطابق تمایل ما به نزدیک‌تر آمدن به سوی مسیح و شخصاً شاهد بودن، می‌آید.

ما می‌دانیم که در زورهای آخر «در برابر او، هر زانویی خم خواهد شد، و هر زبانی اعتراف خواهد کرد» که عیسی، همان مسیح است.۴ دعا می‌کنم که اکنون این شهادت بیشتر تجربهٔ طبیعی برای ما باشد که از هر فرصتی استفاده کنیم برای بیان کردن این گواهی که: عیسی مسیح ذی حیات است!

آه چه قدر او را دوست دارم. چه قدر سپاسگزار هستیم برای کفّارهٔ بیکرانش، که «زندگی ابدی را ممکن، و ابدیّت را برای همه [ما] حقیقی [نموده است].»۵ من از نیکی منجی و شکوه عظیم او به نام مقدسش، حتی عیسی مسیح، گواهی بیان می‌کنم. آمین.