او پیشاپیش ما می رود
سَروَر مژده و کلیسای احیا شدۀ خود را سرپرستی می دهد. او آینده را کاملاً می داند. او شما را به این کار دعوت می کند.
برادران و خواهران محبوبم، من سپاسگزارم که در این کنفرانس عمومی کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان در کنار شما باشم. در دعوت اش از ما برای اندیشیدن به اینکه، چگونه بازآوری کلیسا بوسیله سَروَر در این دوره آخر، ما و عزیزان ما را برکت بخشیده، رئیس راسل ام نلسون قول داد که تجربه ما نه تنها بیادماندنی بلکه فراموش نشدنی خواهد بود.
تجربه من بیادماندنی بوده، همانگونه که مطمئنم که تجربه شما هم بیادماندنی بوده است. آیا فراموش نشدنی هم بوده یا نه به هر یک از ما ربط خواهد داشت. این برای من مهم است زیرا تجربه بیادماندنی آماده شدن برای این کنفرانس مرا طوری عوض کرده است که دوست دارم بماند. بگذارید توضیح دهم.
آماده شدنم مرا به نوشته ای در مورد اتفاقی در بازآوری برد. من در مورد آن بارها خوانده بودم، ولی برایم همیشه گزارشی از جلسه مهمی بودکه جوسف اسمیت، پیامبر بازآوری، در آن شرکت داشت. ولی این بار، من در این شرح حال دیدم که چگونه سَروَر ما را، پیروانش را، در کلیسایش، رهبری می کند. من دیدم برای ما فناپذیران چه مهم است که از منجی دنیا ، آفریننده ای که همه چیز را، گذشته، حال، و آینده را می داند، رهبری شویم. او به ما قدم به قدم یاد می دهد و ما را راهنمایی می کند، هرگز مجبورمان نمی کند.
جلسه ای که شرحش را می دهم لحظه ای حساس در بازآوری بود یک جلسه روز سبت بود که در معبد کرت لند در اُهایو، هفت روز پس از تخصیص آن، برگزار شد. جوزف اسمیت این لحظه بزرگ تاریخ دنیا را به گونه ای ساده شرح داد. بیشتر شرح او در کتاب اصول و پیمان ها بخش ۱۱۰ آمده است:
«در بعد از ظهر، من به رئیسان دیگر در پخش شام آخر سَروَر به کلیسا یاری کردم، آن را از دوازده تن دریافت کرده، کسانی که امتیازشان انجام وظیفه در میز مقدس در این روز بود. پس از انجام این خدمت به برادرانم، من به سکو خطابه رفتم، پرده انداخته شده بودند، و من، همراه با الیور کاودری، در یک نیایش مقدّس و بی صدا، خودم را خم کردم. پس از برخاستن از نیایش، روُیای زیر بر هر دو ما گشوده شد.»۱
«پرده از ذهن هی ما کنار رفت، و چشمان فهم ما گشوده شدند.
«ما سَروَر را دیدیم بر پیشخوان سکوی خطابه، در برابر ما ایستاده؛ و در زیر پاهایش طلای نابِ دست ساز، در رنگ مانند کهربا بود.
«چشمانش مانند شعلۀ آتش بود؛ موی سرش سپید مانند برفِ ناب بود؛ رُخسارش فراتر از روشنی خورشید می درخشید؛ و صدایش همانند صدای خروش آب های بزرگ بود، یعنی صدای یَهُوه، گفتا:
«من نخستین و آخرین هستم؛ من او هستم که زندگی می کند، من او هستم که کشته شد؛ من شفیع شما نزد پدر هستم.
«بنگرید، گناهان شما بخشیده شده اند، شما در برابر من پاک هستید، بنابراین، سرتان را بلند کنید و شادمانی کنید.
«بگذارید دل های برادرانتان شادمانی کنند، و بگذارید دل های همۀ مردم من، که با توانشان، این خانه را به نام من ساخته اند، شادمانی کنند.
«زیرا بنگرید، من این خانه را پذیرفته ام، و نام من اینجا خواهد بود، و من خودم را در رحمت بر مردمم در این خانه آشکار خواهم کرد.
«آری، من بر خدمتگزارانم پدیدار خواهم شد، و با صدای خودم با آنها سخن خواهم گفت، اگر مردمم فرمان هایم را نگه دارند، و این خانۀ مقدّس را آلوده نکنند.
«آری دل های هزاران و ده ها هزار در نتیجۀ برکت هایی که برون ریخته خواهد شد، و اهدایی که با آن به خدمتگزاران من در این خانه اهدا شده است، شادمانی بسیاری خواهند کرد.
«و شُهرت این خانه در سرزمین های خارج پراکنده خواهد شد؛ و این آغاز برکتی است که بر سر مردم من برون ریخته خواهد شد. بدین گونه است. آمین.
«پس از این که این رؤیا پایان گرفت، آسمان ها دوباره بر ما گشوده شدند؛ و موسی در برابر ما پدیدار شد، و کلیدهای گردآوری اسرائیل را از چهار بخش زمین، و رهبری آن ده طایفه از سرزمین شمال را به ما سپُرد.
«پس از این، الیاس پدیدار شد، و انتظام مُژدۀ ابراهیم را سپُرد، گفت که در ما و نوادگان ما همۀ نسل ها پس از ما برکت خواهند یافت.
«پس از این که این رؤیا پایان گرفت، رؤیای بزرگ و شُکوهمند دیگری بر ما شکُفته شد؛ زیرا ایلیّای پیامبر، که بدون چشیدن مرگ به بهشت بُرده شده بود، در برابر ما ایستاد، و گفت:
«بنگرید، آن زمان، که از دهان ملاکی گفته شد، کاملاً فرا رسیده است—با گواهی دادن این که او [ایلیّا]، پیش از فرا رسیدنِ آن روز بزرگ و دهشت انگیز سَروَر، فرستاده خواهد شد—
«تا دل های پدران را به سوی فرزندان برگرداند، و فرزندان را به سوی پدران، مبادا تمامی زمین با یک نفرین ضربه خورَد—
«بنابراین، کلیدهای این انتظام به دستان شما سپُرده شده اند، و با این شما می توانید بدانید که آن روز بزرگ و دهشت انگیز سَروَر نزدیک، بلکه دم در است.»۲
حال، من این شرح حال را به دفعات خوانده بودم. روح القدس برای من تایید کرده بود که این شرح حال حقیقت ذارذ. ولی آنگاه که برای آماده شدن برای این کنفرانس عمومی مطالعه و دعا می کردم ، واضح تر به قدرت سَروَر برای به جزییات رهبری کردن پیروانش در کار او پی بردم.
هفت سال قبل از آن که موسی کلیدهای گردهماوری اسرائیل را در معبد کرتلند به جوزف محول کند، «جوزف از صفحه عنوانی کتاب مورمون یادگرفت که منظور آن این بود که به باقیماندگان خاندان اسرائیل نشان دهد … اینکه آنها از پیمان های سَروَر آگاه شوند، که آنها برای همیشه بیرون انداخته نشده اند. در ۱۸۳۱ ، سَروَر به جوزف گفت که گردهماوری اسرائیل از کرتلند شروع خواهد شد، و از آنجا [کرتلند]، هر کسی که من بخواهم به میان همۀ ملّت ها خواهد رفت … زیرا اسرائیل نجات خواهد یافت، و من آنها را هدایت خواهم کرد.»۳
آگرچه به کار تبلیغی برای گردهماوری اسرائیل احتیاج بود، سَروَر به دوازده رسولان، که برخی از مبلغین اولیه ما شدند، یاد داد، «بیاد بیاورید، شما نبایست به ملت های دیگر بروید، تا وقتی که موهبت تان را دریافت کنید.»۴
بنظر می رسد که معبد کرتلند از دو لحاظ در طرح قدم-به-قدم سَروَر مهم بوده: اول، موسی منتظر ماند تا معبد تکمیل شود تا کلید های گردهماوری اسراییل را بازآوری کند. و دوم رئیس جوزف فیلدینگ اسمیت یادداد که: سَروَر به مقدسین فرمان دادکه معبدی [معبد کرتلند] بسازند که در آن او بتواندکلید های اختیار را آشکار کند و جایی باشد که رسولان بتوانند موهبت را دریافت کنند و آماده شوند که تاکستانش را برای آخرین بار هرس کنند.»۵ اگرچه موهبت معبد آنگونه که ما امروزه می شناسیم در معبد کرتلند داده نمی شد، برای برآورده شدن نبوت ، آیین های آمادگی معبد در آنجا شروع به معرفی شدند، همراه با برون ریختن ابرازات روحانی که آنانی را که به ماموریت های مذهبی خوانده شده بودند با موهبت وعده داده شده «قدرت از بالا» مجهز می کرد که به گردهماوری اعظیمی بوسیله خدمات مبلغی می انجامید.۶
پس از سپردن کلیدهای گردهماوری اسرائیل به جوزف، سَروَر پیامبر را الهام بخشید که اعضای گروه دوازده را به ماموریت مذهبی بفرستد. همینطور که مطالعه می کردم، برایم روشن شد که سَروَر در جزییات برای آن دوازده راهی آماده کرده بود که به ماموریت مذهبی خارج از کشور بروند به جاهایی که مردم آماده شده بودند که به آنها ایمان آورند و از آنها حمایت کنند. در وقتش ، هزاران نفر، بوسیله آنها، به کلیسای بازآورده شدهِ سَروَر آورده می شدند.
بر اساس نگاشته های ما ، تخمین زده می شود که بین ۷۵۰۰ تا ۸۰۰۰ نفر در طی دو ماموریت دوازده رسولان به جذایر بریتانیا تعمید دریافت کردند این بنیاد کار مبلغی را در اروپا گذاشت. تا به پایان قرن ۱۹ حدود ۹۰،۰۰۰ نفر در آمریکا گرد هم آمده بودند که بیشتر آنها از جزایر بریتانیا و اسکاندیناوی آمده بودند.۷ سَروَر جوزف و آن مبلغین با ایمانی را که به کار مشغول شدند تا به خرمنی دست یابند که مسلما ورای آنها بنظر می آمده، الهام بخشید. ولی سَروَر، با پیش بینی و آمادگی کاملش، این را ممکن کرد.
شما بیاد می آورید زبان ساده و تقریبا شاعرانه بخش ۱۱۰ کتاب اصول و پیمان ها را:
«بنگرید، آن زمان، که از دهان ملاکی گفته شد، کاملاً فرا رسیده است—با گواهی دادن این که او [ایلیّا]، پیش از فرا رسیدنِ آن روز بزرگ و دهشت انگیز سَروَر، فرستاده خواهد —
«تا دل های پدران را به سوی فرزندان برگرداند، و فرزندان را به سوی پدران، مبادا تمامی زمین با یک نفرین ضربه خورَد—
«بنابراین، کلیدهای این انتظام به دستان شما سپُرده شده اند، و با این شما می توانید بدانید که آن روز بزرگ و دهشت انگیز سَروَر نزدیک، بلکه دم دَر است.»۸
من گواهی می دهم که سَروَر دور در آینده را دید و می دانست چگونه ما را راهنمایی کند تا به او کمک کنیم که به اهدافش در این روزهای آخر دست یابد.
وقتی سال ها پیش در ریاست اسقفی خدمت می کردم، به من مسئولیت نظارت بر گروه طراحی و توسعه ای داده شد که آنچه ما فامیلیسرچ نامیدیم، را بوجود آورد. من با احتیاط می گویم من بر این کار «نظارت کردم»، تا اینکه بگویم من «کار را گرداندم.» بسیاری مردمان با هوش و استعداد مشاغل دیگر را رها کردند و آمدند تا آنچه که سَروَر می خواست را بسازند.
ریاست اول هدفی قرار داده بود تا تعداد بجا آوردن تکراری آیین ها را ( برای همان شخص) کم کند. بیش از هر چیز نگران بودند که نتوانند بدانند که آیا آیین ها برای یک فرد قبلاٌ انجام شده یا نه. سالها—یا آنچه بنظر سالها می رسید —ریاست اول از من می پرسید، «کی این کار را به پایان می رسانی؟»
با دعا ، سخت کوشی، و فداکاری شخصی مردمانی با توانای های اعظیم، آن کار کامل شد. قدم به قدم انجام شد. کار اول این بود که فامیلیسرچ را، برای آنهای که با کامپیوتر راحت نیستند، کاربر پسندتر کنیم. تغییرات بیشتری انجام شد، و من می دانم بیشتر هم خواهد شد. زیرا هر گاه ما اقدام به حل یک مسئله الهام شده می کردیم، در را بر روی مکاشفه های بیشتری، برای پیشرفت های لااقل به همان مهمی اما هنوز دیده نشده، باز می کردیم. حتی امروز، فامیلیسرچ دارد همان چیزی می شود که سَروَر برای بخشی از بازآوریش به آن احتیاج دارد—و نه فقط برای پرهیز از تکرار آیین ها.
سَروَر می گذارد که ما بهسازی کنیم تا به مردم کمک کنیم که احساس آشنایی و حتی عشق به اجدادشان را بدست آورند و آیین های معبد را برای آنان تکمیل کنند. حالا، همانطور که سَروَر مطمئناً به وقوعش آگاه بود، جوانان معلم های کامپیوتر برای والدین و اعضای کلیسایشان می شوند. همگی شادمانی اعظیمی در این خدمت یافته اند.
روح اِلییّا قلب جوان و مسن، بچه ها و والدین، نوه ها و پدر و مادر بزرگان را تغییر می دهد. معبد ها به زودی با کمال میل فرصت های برای تعمید و دیگر آیین های مقدس را در برنامه می گذارند. میل خدمت به اجداد مان و بستن والدین به بچه ها در حال رشد است.
سَروَر همه این ها را می دید. او برایش برنامه ریخت، قدم به قدم، به همانگونه که برای تغییرات دیگر در کلیسایش انجام داده. او مردمان با ایمانی را که انتخاب می کنند کارهای سخت را به خوبی انجام دهند پرورش داده و آماده ساخته است. او همیشه مهربانانه صبور بوده تا کمک کند ما «خط روی خط، دستور روی دستور، کمی اینجا و کمی آنجا» بیاموزیم.»۹ او در زمان بندی اهدافش مستحکم است، با این حال او تضمین می کند که فداکاری خیلی وقت ها برکتی است یا برکتی را می آورد که ما پیشبینی نمی کردیم،
من با بیان سپاسگزاریم از سَروَر—کسی که به رئیس نلسون الهام بخشید که از من دعوت کند که فداکاری کنم تا برای این کنفرانس آماده شوم، به گفتارم پایان می دهم. هر ساعت و هر دعایی در طی آمادگیم برایم برکتی آورد.
من از همه کسانی که این پیام را می شنوند یا می خوانند دعوت می کنم که ایمان داشته باشند که سَروَر بازآوری مژده اش و کلیسایش را هدایت می کند. او پیشاپیش ما می رود. او آینده را کاملاً می داند. او شما را به این کار دعوت می کند. او با شما در آن ملحق است. او برای خدمت شما برنامه ای آماده دارد. و حتی آنگاه که فداکاری می کنید، همچنان که به بقیه کمک می کنید تا برای آمدن او خود را آماده کنند، احساس شادمانی خواهید کرد.
من گواهی می دهم که خدا، پدر ما زنده است عیسی آن مسیح است. این کلیسای اوست. او شما را می شناسد و دوست دارد. او شما را راهنمایی می دهد. او برای شما راهی آماده کرده است. بنام مقدّس عیسی مسیح، آمین.