همایش عمومی
«این مژدهٔ من است»—«این کلیسای من است»
همایش عمومی اُکتبر ۲۰۲۴


13:49

«این مژدهٔ من است»—«این کلیسای من است»

این مژدهٔ منجی و این کلیسای اوست (رجوع کنید به ۳ نیفای ۲۷: ۲۱؛ موصایا ۲۶: ۲۲؛ ۲۷: ۱۳). ترکیب این دو، قدرتمند و متحول‌کننده است.

برای قرن‌ها، باروت سیاه، قدرتمندترین مادهٔ منفجرهٔ موجود بود. آن می‌توانست توپ‌های توپخانه را پرتاب کند، اما برای بیشتر پروژه‌های استخراجِ معدن‌ و ساخت جاده مؤثر نبود. ضعیف‌تر از آن بود که سنگ را بشکند.

در سال ۱۸۴۶، یک شیمی‌دان ایتالیایی به نام آسکانیو سوبرو، یک مادهٔ منفجرهٔ جدید به نام نیتروگلیسیرین را به جهان معرفی کرد. این مایع روغنی حداقل هزار برابر قوی‌تر از باروت سیاه بود. این ترکیب به‌راحتی می‌توانست سنگ را در هم بشکند. متأسفانه، نیتروگلیسیرین ناپایدار بود. اگر از ارتفاع کمی آن را پرتاب می‌کردید، منفجر می‌شد. در اثر گرمای زیاد، منفجر می‌شد. در اثر سرمای زیاد، منفجر می‌شد. حتی اگر در یک اتاق خنک و تاریک قرار داده شده و به حال خود رها می‌شد، در نهایت منفجر می‌شد. بیشتر کشورها حمل و نقل آن را ممنوع کردند، و بسیاری تولید آن را ممنوع کردند.

در سال ۱۸۶۰، یک دانشمند سوئدی به نام آلفرد نوبل شروع به تلاش برای پایدارسازی نیتروگلیسیرین کرد. پس از هفت سال آزمایش، او با ترکیب نیتروگلیسیرین در یک ماده تقریباً بی‌ارزش به نام دیاتومیت یا کیزِلگور، به هدف خود دست یافت. کیزلگور سنگی متخلخل است که می‌تواند به پودر بسیار ریزی خُرد شود. زمانی‌که با نیتروگلیسیرین مخلوط می‌شد، کیزلگور نیتروگلیسیرین را جذب می‌کرد و خمیر حاصل قابل تبدیل به شکل «اُستُوانه» بود. در این شکل، نیتروگلیسیرین بسیار پایدارتر بود. امکان ذخیره‌سازی، حمل و نقل ایمن و استفاده بدون کاهش قدرت انفجاری آن وجود داشت. نوبل ترکیب نیتروگلیسیرین و کیزلگور را «دینامیت» نامید.

دینامیت جهان را تغییر داد. همچنین نوبل را ثروتمند کرد. نیتروگلیسیرین بدون پایدارکننده، خطرناکتر از آن بود که برای استفادهٔ تجاری ارزشمند باشد، همان‌طور که آسکانیو سوبرو متوجه شد. همان‌طور که ذکر کردم، پایدارکننده یعنی کیزلگور، به‌تنهایی ارزش چندانی نداشت. اما ترکیب این دو ماده، دینامیت را متحول‌کننده و ارزشمند کرد.

به همین ترتیب، ترکیب مژدهٔ عیسی مسیح و کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان، مزایای قدرتمند و متحول‌کننده‌ای برای ما فراهم می‌کند. مژده کامل است، امّا کلیسایی که مأموریتی الهی دارد لازم است تا آن را موعظه کند، پاکی آن را حفظ نماید، و آیین‌های مقدّس آن را با اقتدار و قدرت منجی اجرا کند.

ترکیب مژدهٔ منجی و کلیسای او همان‌طوری که توسط آلما، پیامبر کتاب مورمون بنا شده است را در نظر بگیرید. کلیسا وظیفه داشت که «هیچ چیزی مگر توبه و ایمان به سَروَر که مردمش را [ضمانت کرده است]» را موعظه نکند. با استفاده از اقتدار خدا، کلیسا مسئول برگزاری آیین تعمید «به‌نام سَروَر، همچون شاهدی در برابر او که به پیمانی با او [وارد شده‌اید] … [که] شما او را خدمت خواهید کرد و فرمان‌هایش را [رعایت خواهید کرد].» افرادی که تعمید گرفتند، نام عیسی مسیح را بر خود گرفتند، به کلیسای او پیوستند و به آنها وعده داده شد که از طریق نزول روح‌مقدّس، قدرت زیادی به آنها داده خواهد شد.

مردم برای شنیدن سخنان آلما درباره مژده، به سوی آب‌های مورمون سرازیر شدند. اگرچه آنها به آن آب‌ها و جنگل‌های اطراف احترام می‌گذاشتند، کلیسای سَروَر یک مکان یا ساختمان نبود، و امروز هم نیست. کلیسا تنها شامل مردم عادی، پیروان عیسی مسیح است که به صورت ساختاری الهی، سازماندهی شده‌اند تا به سَروَر در تحقق اهدافش یاری رسانند. کلیسا وسیله‌ای است که از طریق آن می‌توانیم نقش محوری عیسی مسیح در برنامهٔ پدر آسمانی را درک کنیم. کلیسا راهی معتبر برای افراد فراهم می‌کند تا در آیین‌ها شرکت کنند و پیمان‌های جاویدان با خدا ببندند. وفاداری به این پیمان‌ها ما را به خدا نزدیک‌تر می‌کند، به ما دسترسی به قدرت او را می‌دهد و ما را به آن کسی که او می‌خواهد، تبدیل می‌کند.

همان‌طور که دینامیت بدون نیتروگلیسیرین فاقد ارزش است، کلیسای منجی نیز تنها زمانی خاص است که بر اساسِ مژدهٔ او بنا شده باشد. بدون مژدهٔ منجی و اقتدار برای اجرای آیین‌های مربوطه، کلیسا منحصربه‌فرد نیست.

بدون پایدارکننده کیزلگور، نیتروگلیسیرین به عنوان مادهٔ منفجره ارزش محدودی داشت. همان‌گونه که تاریخ نشان داده است، بدون کلیسای سَروَر، درک بشریت از مژدهٔ او نیز ناپایدار و مستعد انحراف عقیدتی و تحت تأثیر ادیان، فرهنگ‌ها و فلسفه‌های مختلف بوده است. آمیزه‌ای از آن تأثیرات در هر دورهٔ زمانی تا این دورهٔ آخر آشکار شده است. با وجود اینکه مژده در ابتدا در خلوصِ خود آشکار شد، تفسیر و کاربرد مژده به‌تدریج به شکلی از پارسایی تبدیل شد که فاقد قدرت بود، زیرا کلیسایی وجود نداشت که دارای اقتدار الهی باشد.

کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان، دسترسی به قدرت خدا را امکان‌پذیر می‌سازد، زیرا این کلیسا از جانب او اقتدار دارد که هم اصول مسیح را تعلیم دهد و هم آیین‌های نجات‌بخش و بلند مرتبگیِ مژده را ارائه کند. منجی مشتاق است تا گناهان ما را ببخشد، به ما دسترسی به قدرت خود را بدهد و ما را متحول کند. او برای گناهان ما رنج کشید و مشتاق است که ما را از مجازاتی که در غیر این صورت سزاوار آن هستیم، ببخشد. او می‌خواهد که ما مقدس شویم و با او به کمال برسیم.

عیسی مسیح قدرت انجام این کار را دارد. او تنها با نقص‌های ما همدردی نکرد و بر محکومیت جاودان ما در نتیجه گناه تأسف نخورد. نه، او فراتر از آن رفت، بی‌نهایت فراتر از آن، و کلیسای خود را احیا کرد تا دسترسی به قدرتش را امکان‌پذیر سازد.

درون‌مایهٔ مژده که کلیسا آن را تعلیم می‌دهد این است که عیسی مسیح تحمل نمود تا «دردهای [ما] را … و غم‌های ما را به دوش [بکشد].» او «به جای ما متحمّل آن مجازات شد» او «متحمّل صلیب شد،» و «بندهای مرگ را گسسته است»، «بالا به آسمان‌ رفته است، و … ، و در دست راست خدا نشسته است تا از پدر حق، رحمت خود را که او بر فرزندان آدمی دارد ادعا کند.» منجی همهٔ این کارها را انجام داد زیرا پدر خود را دوست دارد و ما را دوست دارد. او قبلاً بهای بی‌کران را پرداخته است تا بتواند «همهٔ کسانی که به او ایمان دارند را [ادعا کند][و برای آن‌ها، و برای ما شفاعت کند].». عیسی مسیح چیزی بیشتر از این نمی‌خواهد که ما توبه کنیم و به سوی او بیاییم تا بتواند ما را بی‌گناه شمرده و تقدیس کند. در این مقصود، او پیگیر و مصمم است.

دسترسی به قدرت پیمانی خدا و محبتِ پیمانی او از طریق کلیسای او ممکن می‌باشد. ترکیب مژدهٔ منجی و کلیسای او زندگی ما را دگرگون می‌کند. این ترکیب، زندگی پدربزرگ و مادربزرگ مادری من را دگرگون کرد. پدربزرگم، اوسکار آندرسون، در یک کارخانه کشتی‌سازی در هُگمارسو، جزیره‌ای در مجمع‌الجزایر استکهلم کار می‌کرد. همسرش، آلبرتینا، و فرزندانشان در سرزمین اصلی سوئد زندگی می‌کردند. هر دو هفته یک بار، روز شنبه، اوسکار با قایق خود به خانه می‌رفت تا آخر هفته را در خانه بگذراند و سپس روز یکشنبه عصر به هُگمارسو بازمی‌گشت. یک روز، هنگامی که در هُگمارسو بود، او به دو مبشّر آمریکایی گوش داد که مژدهٔ احیا شدهٔ عیسی مسیح را موعظه می‌کردند. اوسکار احساس کرد که آنچه شنیده بود، حقیقتی ناب بود و از شادی وصف‌ناپذیری پر شد.

دفعه بعد که به خانه بازگشت، اوسکار با هیجان همه چیز درباره مبشّران را به آلبرتینا گفت. او توضیح داد که به آنچه آنها آموزش می‌دادند، ایمان داشت. او از همسرش خواست تا جزوه‌هایی که به او داده بودند را بخواند؛ و به او گفت که فکر نمی‌کند هیچ یک از فرزندان آینده آنها باید به عنوان نوزاد تعمید داده شوند. آلبرتینا عصبانی شد و جزوه‌ها را روی تَلی از زباله انداخت. قبل از اینکه اوسکار عصر یکشنبه به کار خود بازگردد، بین آنها گفتگوی چندانی صورت نگرفت.

به محض اینکه او رفت، آلبرتینا آن جزوه‌ها را پیدا کرد و برگرداند. آلبرتینا با دقت فراوان، اصولِ آنها را با آموزه‌های کتاب مقدّس خود مقایسه کرد. با حیرت دریافت آنچه که خوانده است، حقیقت است. دفعهٔ بعدی که اوسکار به خانه بازگشت، با استقبال گرمی روبرو شد، و یک جلد کتاب مورمون که با خود آورده بود نیز مورد استقبال قرار گرفت. آلبرتینا با اشتیاق مطالعه کرد و دوباره اصول را با آنچه در کتاب مقدسش بود مقایسه کرد. همانند اوسکار، او نیز حقیقت ناب را تشخیص داد و از شادی غیرقابل توصیفی پر شد.

اوسکار، آلبرتینا و فرزندانشان به هُگمَرسُو نقل مکان کردند تا در نزدیکیِ معدود اعضای کلیسا در آن منطقه باشند. یک هفته پس از تعمیدِ اوسکار و آلبرتینا در سال ۱۹۱۶، اوسکار برای رهبری گروه مقدسین هُگمَرسُو فراخوانده شد. همچون بسیاری از نوکیشان، اوسکار و آلبرتینا به دلیل ایمان جدید خود مورد انتقاد قرار گرفتند. کشاورزان محلی از فروش شیر به آنها خودداری می‌کردند، بنابراین اوسکار هر روز قایق‌سواری می‌کرد تا از کشاورز صبورتر دیگری در آن سوی فیورد(آبدره) شیر خریداری کند.

با این حال، در طول سال‌های بعد، عضویت در کلیسا در هوگمارسو افزایش یافت، که تا حدی به خاطر گواهیِ قدرتمند آلبرتینا و اشتیاق او به کار تبشیر بود. وقتی گروه به یک شعبه تبدیل شد، اوسکار به عنوان رئیس شعبه فراخوانده شد.

اعضای آن شعبهٔ هوگمارسو برای آن جزیره احترام زیادی قائل بودند. این آب‌های مورمونِ آنها بود. این جایی بود که آنها به شناخت ضامن خود رسیدند.

در طولِ سال‌ها، با وفاداری به پیمان تعمید خود، اوسکار و آلبرتینا به وسیلهٔ قدرت عیسی مسیح متحول شدند. آنها مشتاق بودند که پیمان‌های بیشتری ببندند و برکات معبد خود را دریافت کنند. برای دریافت آن برکات، آنها در سال ۱۹۴۹ از خانه خود در سوئد به طور دائم به شهر سالت لیک سیتی مهاجرت کردند. اوسکار به مدتِ بیش از سی و سه سال به عنوان رهبر اعضای هُگمَرسُو خدمت کرد.

ترکیب نیتروگلیسیرین و کیزلگور، دینامیت را ارزشمند کرد. ترکیب مژدهٔ عیسی مسیح و کلیسای او، بی‌نظیر و فراتر از قیمت است. اوسکار و آلبرتینا درباره مژدهٔ احیا شده شنیدند، زیرا پیامبری از خدا، مبشرانی را به سوئد فراخوانده، گماشته و فرستاده بود. مبشران با مأموریت الهی، اصول مسیح را آموزش دادند و با اقتدار کشیشی، اوسکار و آلبرتینا را تعمید دادند. اوسکار و آلبرتینا به عنوان اعضای کلیسا، همچنان به یادگیری، رشد و خدمت به دیگران ادامه دادند. آنها به دلیل وفاداری به پیمان‌هایی که بسته بودند، مقدسین آخرین زمان شدند.

منجی به کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان به عنوان «کلیسای من» اشاره می‌کند، زیرا او به طور الهی آن را مأمور کرده است تا مقاصد خود را در موعظه مژدهٔ خود، ارائه آیین‌ها و پیمان‌های خود محقق سازد، و بدین ترتیب امکان‌پذیر سازد که قدرت او ما را بی‌گناه شمرده و تقدیس کند. بدون کلیسای او، هیچ اقتداری وجود ندارد، هیچ موعظه‌ای از حقایق آشکار به نام او نیست، هیچ آیین یا پیمانی وجود ندارد، هیچ قدرت پارسایی پدیدار نمی‌شود، هیچ تحولی به آنچه خدا می‌خواهد ما بشویم صورت نمی‌گیرد، و برنامهٔ خدا برای فرزندانش بی‌اثر می‌شود. کلیسا در این دوره، بخش جدایی‌ناپذیر از برنامهٔ او است.

شما را دعوت می‌کنم تا خود را به طور کامل‌تری به منجی، مژدهٔ او و کلیسای او اختصاص دهید. با انجام این کار، خواهید دید که ترکیب مژدهٔ منجی و کلیسای او قدرت به زندگی شما می‌آورد. این قدرت بسیار بزرگ‌تر از دینامیت است. این قدرت، سنگ‌هایی را که در مسیر شما هستند خرد خواهد کرد و شما را به وارثی در پادشاهی خدا تبدیل خواهد کرد. و شما «آکنده از [آن] شادی [خواهید بود] که ناگفتنی و پُر از شکوه است.» به نام عیسی مسیح، آمین.

یادداشت‌ها

  1. باروت سیاه مخلوطی از نیترات پتاسیم (شوره)، گوگرد و ذغال چوب است. به دلیل سرعت تجزیه نسبتاً کند آن که با سرعت مادونِ صوت می‌سوزد، به عنوان یک ماده منفجره کم قدرت یا کم بازده طبقه‌بندی می‌شود. ماده‌های منفجره .پرقدرت یا پر بازده، به جای سوختن، منفجر می‌شوند و یک موج شوک فراصوت تولید می‌کنند.

  2. دینامیت موجب «افزایش بی‌سابقه‌ای در ساخت تونل‌های راه‌آهن، سیستم‌های فاضلاب، و متروها در سراسر جهان شد—پروژه‌های مهندسی عظیمی که بدون انفجارهای کنترل‌شده‌ای که دینامیت امکان‌پذیر ساخت، غیرممکن بود [به انجام برسند]. تقریباً تمامی دستاوردهای مهندسی نمادین [اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰]—مانند متروی لندن، پل بروکلین، راه‌آهن بین‌قاره‌ای، [و] کانال پاناما—به‌طور گسترده بر مواد منفجره جدید تکیه داشتند« (استیون جانسون، ماشین جهنمی: داستان واقعی دینامیت، ترور و ظهور کارآگاه مدرن [۲۰۲۴]، ص. ۲۴).

  3. از آنجایی که نیتروگلیسیرین به خودی خود برای استفاده تجاری مقرون به صرفه نبود،آسکانیو سوبرو به دلیل اختراع خود ثروتمند نشد. با این حال، هنگامی که آلفرد نوبل در سال ۱۸۷۳ کارخانه دینامیت را در آویلیانا، ایتالیا ساخت، سوبِررو به عنوان یک مشاور پردرآمد در تقدیر از کشف نیتروگلیسیرین منصوب شد. سوبررو تا زمان مرگش در سال ۱۸۸۸ این سمت را در اختیار داشت. (رجوع کنید به جی. آی. براون، انفجار بزرگ: تاریخچه مواد منفجره [۱۹۹۸]، ۱۰۶.)

  4. برای مطالعه تاریخچه باروت سیاه، نیتروگلیسیرین و دینامیت، به کتاب براون با عنوان انفجار بزرگ ( ۱-۱۲۱) مراجعه کنید.

  5. مژدهٔ عیسی مسیح هم معنا با اصول مسیح است.

  6. رجوع کنید به موصایا ۱۸: ۷، ۲۰؛ ۲۵: ۱۵، ۲۲.

  7. موصایا ۱۸: ۱۰.

  8. رجوع کنید به ۲ نیفای ۳۱: ۱۳.

  9. رجوع کنید به موصایا ۱۸: ۱۷; ۲۵: ۱۸, ۲۳; آلما۴: ۴-۵; هیلامان ۳: ۲۴-۲۶; ۳ نیفای ۲۸: ۱۸, ۲۳.

  10. رجوع کنید به ۲ ⌐نیفای ۳۱: ۱۲-۱۴؛ موصایا ۱۸: ۱۰.

  11. کلیسا نقش کلیدی در ارائه پیمان‌های مقدس به فرزندان پدر آسمانی را دارد. به همین دلیل، اعضای کلیسا در مراسم اعطای موهبت در معابد، پیمان می‌بندند که قانون تخصیص را رعایت کنند. این بدان معناست که آنها «زمان، استعدادها و هر چیزی که سَروَر به آنها برکت داده است را به ساختن کلیسای عیسی مسیح در زمین تخصیص می‌دهند» (کتابچه راهنمای عمومی: خدمت در کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان.{190، ۲۷.۲، کتابخانه مژده)}

  12. راسِل اِم. نِلسون، «گنجینه‌های روحی،» لیاحونا، نوامبر. ۲۰۱۹، ۷۷.

  13. رجوع کنید به موصایا ۱۸: ۲۲; موسی ۶: ۶۸; راهنمای نوشته‌های مقدس, «دختران و پسران خدا»، کتابخانهٔ مژده.

  14. رجوع کنید به ۳ نیفای ۲۷: ۱۳-۲۱.

  15. رجوع کنید به: ارکان دین ١ :۵.

  16. رجوع کنید به راسل ام نلسون، «در هدیهٔ کلیدهای کشیشی شادی کنید،» لیاحونا، مه ۲۰۲۴. ۳ نیفای ۲۷: ۹-۱۱.

  17. منجی «عطایای مختلفی به مردم بخشید یعنی: بعضی را برای رسالت، بعضی را برای نبوّت، بعضی را برای بشارت و بعضی را برای شبانی و تعلیم برگزید» تا «ما همه به آن وحدتی كه در ایمان و شناسایی فرزند خداست، دست یابیم … در آن صورت دیگر مثل بچّه‌ها نخواهیم بود كه با امواج رانده می‌شوند و از بادهای متغیّر تعالیم بشری متلاطم می‌گردند و فریب حیله‌ها و نیرنگهای مردمی را می‌خورند كه می‌خواهند آنها را از حقیقت دور سازند.» (افسسیان ۴: ۱۱-۱۴).

  18. هم‌گرایی اصطلاح فنی برای ترکیب شدن ادیان، فرهنگ‌ها یا مکاتب فکری مختلف است.

  19. رجوع کنید به جوزف اسمیت—تاریخچه۱: ۱۹.

  20. همچنین رجوع کنید به «احیای کمال مژدۀ عیسی مسیح: بیانیّه‌ای به جهانیان،» کتابخانهٔ مژده. این بیانیه توسط رئیس راسل ام. نلسون به عنوان بخشی از پیام وی در صد و نودمین همایش عمومی سالانه، در تاریخ ۵ آوریل ۲۰۲۰، در شهر سالت لیک سیتی، یوتا قرائت شد. (برای مطالعه کامل به سخنرانی رئیس نلسون با عنوان «به صدای او گوش فرا دهید» در مجله لیاحونا، شماره ماه مه ۲۰۲۰، ۹۱-۹۲ مراجعه کنید.)

  21. ما می‌توانیم با عمل بر پایهٔ ایمان به عیسی مسیح، توبه از گناهان خود و وفای به پیمان‌هایی که با پدر آسمانی و عیسی مسیح در آیین‌هایی مانند تعمید، موهبت و عشای مقدس می‌بندیم، به قدرت خدا دسترسی پیدا کنیم.

  22. به راهنمای نوشته‌های مقدس، بخش «توجیه(Justification)و تبرئه» در کتابخانه مژده مراجعه کنید.

  23. به راهنمای نوشته‌های مقدس، بخش «تقدیس» در کتابخانه مژده مراجعه کنید.

  24. رجوع کنید به مورونی ۱۰: ۳۲-۳۳.

  25. رجوع کنید به عبرانیان ۴: ۱۵، همچنین رجوع کنید به پاورقی ۱۵الف.

  26. رجوع کنید به اصول و پیمان‌ها ۱۹: ۱۵-۱۸ .

  27. رجوع کنید به اشعیا ۵۳: ۴-۱۲.

  28. عبرانیان ۱۲: ۲.

  29. موصایا ۱۵: ۲۳.

  30. رجوع کنید به مورونای ۷: ۲۷-۲۸؛ و همچنین اصول و پیمان‌ها ۴۵: ۳-۵را ببینید.

  31. رجوع کنید به موصایا ۱۸: ۳۰ .

  32. مراجعه کنید به Inger Höglund وCaj-Aage Johansson, Steg i Tro: Jesu Kristi Kyrka av Sista Dagars Heliga i Sverige 1850–2000, 66–67.

  33. اصول و پیمان‌‌ها ۱۱۵: ۴.

  34. رجوع کنید به اصول و پیمان‌ها ۸۴: ۱۹-۲۱.

  35. اگر آنچه را که کلیسای سَروَر ارائه می‌دهد دریافت کنید، شما پیش از آنکه کلیسای او کامل شود، کامل خواهید شد—اگر روزی کامل شود. هدف او این است که شما را کامل کند، نه کلیسای خود را. هدف او هرگز این نبوده است که به‌طور استعاری، کیزلگور را به الماس تبدیل کند؛ هدف او این بوده است که شما را به طلای خالص تبدیل کند، شما را نجات دهد و به‌عنوان وارث مشترک با او در ملکوت پدر آسمانیِ ما، سرافراز کند. اما این باید هدف شما نیز بشود. این انتخاب شماست.

  36. هیلامان ۵: ۴۴.